رشته تحصیلی این روز ها توسط برخی افراد تبدیل به معیاری برای سنجش ارزشمندی شده است. ما سالانه شاهد دانشجویانی هستیم که گاهاً بدون علاقه یا حتی بدون شناخت کافی از رشته تحصیلی خود وارد دانشگاه می شوند .
گاهی اوقات دانشجویان به دلیل علاقه نداشتن به رشته تحصیلی، احساس ارزشمندی خود را از دست می دهند. اما باید توجه کرد که گاهی این علاقه یا هدف را جامعه به آنها القا می کند.
گاهی دانشجویان دید جامعه را معیاری برای سنجش ارزشمندی خود در نظر می گیرند. به همین سبب ممکن است رتبه ارزشمندی خود را بسیار پایین دانسته و این فقدان حس ارزشمندی، باعث کاهش سطح اعتماد به نفس دانشجو و تلاش نکردن برای ارتقاء توانایی ها و مهارت ها می شود.
در ادامه سعی کرده ایم راه های عبور از این شرایط سخت را برای دانشجویان نشان دهیم .
چرا بدون علاقه وارد یک رشته تحصیلی می شویم؟
در اینجا باید توجه کنیم که چرا بسیاری از دانشجویان علی رغم میل باطنی وارد رشته ای می شوند که به آن علاقه ندارند؟ در ادامه به چند علت اشاره می کنیم:
۱- تأثیر نظر جامعه در انتخاب رشته تحصیلی
گاهی ممکن است افراد به خاطر اینکه بیشتر از جانب جامعه طرد نشوند خود را در دل یک رشته دانشگاهی جا بدهند تا به عنوان دانشجو از جانب جامعه پذیرفته شوند. بهتر است دانشجویان اطلاعات لازم را در مورد رشته های دانشگاهی کسب کنند و انتخاب رشته بهتری داشته باشند.
۲- خستگی پس از تلاش برای ورود به دانشگاه
فرد ممکن است به علت فشار ها و اضطراب هایی که در مدت زمان تلاش برای کنکور تجربه کرده است دیگر حاضرنشود به شرایط قبل برگردد. پس دانشگاه رفتن را بهترین راه برای فرار کردن می داند.
۳-کسب مدرک و شغل
یکی دیگر از دلایلی که باعث می شود دانشجویان بدون علاقه پا به دانشگاه بگذارند، گرفتن مدرک است. آن ها به دانشگاه میروند تا مدرکی داشته باشند و بتوانند با آن وارد بازار کار شوند.
پس از ورود به رشته ی تحصیلی چه میتوانیم بکنیم؟
زمانی که بدون علاقه و هدف وارد دانشگاه می شویم، دو نوع رفتار را می توانیم از خود نشان دهیم. رفتار اول آن است که دانشگاه را جزئی از روزمرگی زندگی مان ببینیم و آن را تحمل کنیم تا به پایان رسد.
در این نوع رفتار، زیاد مهم نیست که در کلاس چه اتفاقی می افتد. حتما نباید همه کلاس ها را شرکت کنیم. فقط شب امتحان باید تلاشمان را بکنیم تا قبول شویم و پس از چهار سال بالاخره به خواسته خود خواهیم رسید.
در این دیدگاه اهمیت کسب مهارت و استفاده از فرصت هایی که ممکن است در دوران دانشجویی برای ما پیش آید تا بتوانیم بعد از فارغ التحصیلی فرد توانمندی باشیم، در نظر گرفته نمی شود. حال فقط یک سوال می ماند آیا این همه زمان و هزینه صرف دانشگاه کردیم تا به یک مدرک برسیم؟
اما رفتار دومی هم وجود دارد. خود را در قالب یک دانشجو بپذیریم و به خودمان فرصت دهیم تا به آن رشته تحصیلی علاقه مند شویم.
هر رشته تحصیلی رسالتی دارد و به نحوی به انسانها و خود ما کمک میکند. ما باید سعی کنیم قبل از اینکه از آن متنفر باشیم و یا دوستش نداشته باشیم، رسالتش را درک کنیم. در آن زمان همه چیز تغییر کرده و رویا و اهدافی تازه در ذهن ما شکل خواهد گرفت. باید تلاش کنیم تا شناخت کاملی از رشته تحصیلی خود پیدا کنیم.
اما یک چیز را نباید فراموش کنیم. ما نمیتوانیم در حالی پا به مسیر دوم بگذاریم که از خودمان متنفر هستیم یا احساس ارزشمندی در ما وجود ندارد. چرا که ما شبانه روز بیشتر وقتمان را با خودمان سپری می کنیم و همیشه و هرجا با خودمان هستیم. پس باید حس ارزشمندی را در خود تقویت کنیم.
حال موضوع این است که با وجود تمام شکست ها چطوری می توانیم خودمان را دوست داشته باشیم ؟
۱۰ گام برای رسیدن به دوست داشتن خود
برای اینکه بتوانیم در زندگی به مرحله ای برسیم که خودمان را دوست داشته باشیم، می توانیم فعالیت های مختلفی را انجام دهیم. در اینجا به ده مورد از آن ها اشاره کرده ایم.
۱- خود و رشته ی تحصیلی خود را بپذیریم
گام اول در واقع خود پذیری است. یعنی ما خودمان را همان طور که هستیم بپذیریم. با وجود تمام شکست ها ضعف ها و اشتباهات و همچنین باید رشته ی دانشگاهی خود را نیز بپذیریم .
و خود را دانشجو بدانیم .
۲– خودمان را ببخشیم
زمانی که اشتباهات گذشته خودمان را نبخشیم در واقع اسیر گذشته می شویم و کوچکترین نشانه ها می توانند ذهن ما را به سمت گذشته سوق دهند. پس برای اینکه دانشجویان بتوانند از گذشته رها شوند، باید خودشان را شاید به خاطر کم کاری هایشان ببخشند.
دانشجو ها باید جامعه را ببخشند. به خاطر این که ارزشمندی آنها گاهی در نمرات، رتبه و… خلاصه می شود. هم چنین هر کسی را که باعث رنجش آنها شده باید ببخشند تا به آرامش برسند. آنها باید باور داشته باشند که اگر مرتکب اشتباهی شدند، دلیل بر بی ارزشی آنها نیست.
۳- به دنبال تأیید رشته ی تحصیلی از جانب دیگران نباشیم
ما باید شنونده نظرات و انتقاد های دیگران باشیم. اما هرگز نباید منتظر تایید آنها باشیم و اگر ما را تایید نکردند، خود را بی ارزش تلقی کنیم. بلکه باید به نظرات آنها احترام بگذاریم اما تصمیم نهایی با خودمان است.
۴- کار های مورد علاقه مان را انجام دهیم
سعی کنیم در برنامه زندگی خود کارهای مورد علاقه مان را جا دهیم. همان کارهایی که وقتی مشغول انجام دادنشان هستیم، گذر زمان را احساس نمی کنیم و با تمام وجود از آن لذت می بریم.
۵ –دوستان مناسبی در اطراف خود داشته باشیم
دوستان ما تاثیر بسیار زیادی بر روی ما دارند. پس باید مراقب افرادی که در اطراف ما هستند باشیم. چرا که ممکن است بعضی از افراد احساس ارزشمندی را در ما افزایش بدهند و برخی از افراد هم ممکن است سبب شوند این احساس در ما کمرنگ تر شود و یا حتی از بین برود.
۶- از مشاور کمک بگیریم
گاهی اوقات ما به تنهایی نمی توانیم مشکلاتمان را حل کنیم. پس باید خجالت را کنار بگذاریم و برای حل مشکلاتمان از یک مشاور، مربی یا روانشناس خوب کمک بگیریم. چرا که با کمک آنها می توانیم به خود آگاهی برسیم و بیش تراز گذشته ارزش وجودی خودمان را درک کنیم.
۷-کتاب های خوب بخوانیم
مطالعه کردن در زمینه ی رشته ی تحصیلی یا هر زمینه ای که به آن علاقه داریم، می تواند بسیار مفید باشد و سطح آگاهی ما را نسبت به خودمان افزایش دهد.
۸-خود را تشویق کنیم
تشویق کردن خودمان هنگامی که موفقیتی به دست می آوریم میتواند بسیار کمک کننده باشد. برای مثال پس از انجام دادن کار خوب یا رسیدن به هدفی که برای آن برنامه ریزی کرده بودیم، میتوانیم برای خودمان هدیه ای بخریم یا فیلم مورد علاقه مان را تماشا کنیم و یا اینکه با دوستانمان به مهمانی و گردش برویم.
۹-ورزش کنیم و رژیم غذایی مناسب داشته باشیم
ورزش کردن و فعالیت بدنی باعث افزایش سطح شادابی در ما می شود و ما را به انسانی پر انرژی تبدیل می کند.
ما باید مراقب رژیم غذایی روزانه ی خود باشیم و برای تغذیه ی خود ارزش قائل شویم. مواد غذایی تازه و سالم را برای خود تهیه کنیم و این توجه نسبت به خودمان میتواند احساس بسیار خوبی را برای ما به همراه داشته باشد.
۱۰- شکرگزاری کنیم
همه ی ما اگر خوب به زندگی خود نگاه کنیم، متوجه ی نعمت ها و دارایی های خود می شویم. مهم ترین آن ها استعداد ها و خانواده ی ما هستند. ممکن است گاهی اوقات احساس کنیم به اندازه ی کافی استعداد و توانایی نداریم. اما باید دقت کنیم که در وجود همه ی ما استعداد هایی وجود دارد.
نکته ای که مهم است این است که نباید از ابتدای راه توقع بهترین بودن را داشته باشیم. چرا که استعداد ها وجود دارند تا بهتر شوند نه اینکه بهترین باشند.
رشته ی دانشگاهی هم یکی دیگر از نعمت هایی است که میتوانیم به خاطر آن از خداوند سپاسگزاری کنیم. چرا که این نعمت به ما هویتی تازه می تواند هدیه دهد. هم چنین فرصتی برای شناخت جهانی تازه را برای ما به ارمغان می آورد.
چقدر خوب می شود اگر قدردانی های خود را به صورت مکتوب در آوریم. آن وقت خواهیم دید که حس قدر شناسی چقدر در وجودمان تقویت می شود.
ارزشمندی اعداد در دانشگاه
باور اشتباهی که ممکن است در بعضی از دانشجویان وجود داشته باشد این است که بعد از رشته ی دانشگاهی، نوبت به نمرات و معدل آنها می تواند معیاری برای سنجش ارزش آن ها باشد. اما همه ما باید توجه کنیم که نمرات اعدادی بیش نیستند.
اگر ما بتوانیم با درک و یادگیری این اعداد را ارتقا دهیم، آنگاه می توانیم برای این اعداد ارزش قائل باشیم. تازه فقط می توانیم راجع به ارزشمندی اعداد نظر دهیم نه ارزشمندی خودمان که وابسته به هیچ کدام از اینها نیست. پس باید بدانیم آنچه برایش می جنگیم باید چیزی فراتر از اعداد باشد.
دانشگاهی خارج از محدوده
برای اینکه بتوانیم توانایی های خود را افزایش دهیم باید بدانیم به جز این دانشگاه که در آن تحصیل می کنیم، دانشگاه دیگری خارج از محدوده ی روزمرگی ها در انتظار ما است. آن دانشگاه پلی برای ما به سمت دنیای کسب و کار است و مدرک اصلی را در آن جا یعنی دانشگاه مهارت ها به دست می آوریم.
حتماً میدانید که هرچقدر قوانین و مقررات رانندگی را بخوانیم، به اندازهی زمانی که فرمان را در دل خیابان ها در دست داشته باشیم نمی توانیم راننده شویم.
تا زمانی که علمی را که کسب کرده ایم به عمل تبدیل نکردهایم و مهارت های مرتبط با آن را نیاموخته ایم، نمیتوانیم دانش خود را کاربردی کنیم.
باید بدانید در دانشگاه بسیاری از مهارت ها را به شما آموخته نمی شود و این شما هستید که باید به دنبال کاربرد رشته دانشگاهی خود باشید و دقیقاً این همان وجه تمایز شما با دیگران می شود.
تا به اینجا در رابطه با دنیای دانشجویی با شما سخن گفتیم دنیای شیرینی که پستی و بلندی های زیادی دارد. دنیایی که ممکن است با علاقه در دلش پا گذاشته باشیم و یا اینکه بر خلاف میل باطنی مجبور به انتخابش شده باشیم.
در نهایت این ما هستیم که تصمیم میگیریم در پایان این دوره چه چیزی برایمان به یادگار بماند آیا تنها تصویری از خاطرات در ذهنمان می ماند یا رشد و پیشرفت هم به همراه خواهد داشت؟ دانشجویان باید در حین تحصیل با فرصت های کاری و آینده شغلی رشته تحصیلی خود آشنا شوند. آن های باید در جهت یادگیری مهارت های لازم تلاش کنند.
از دانشجویی که تمام تابستان خود را صرف یادگرفتن مهارت های مختلف کرده بود پرسیده شد: چرا از تابستان و فرصتت برای استراحت استفاده نمیکنی؟ این روز ها حتی از زمان دانشگاه هم بیشتر مشغله داری خسته نمیشوی؟
پاسخ داد: چرا گاهی اوقات خیلی خسته می شوم اما به خودم میگویم اگه الان که جوان هستی و میتوانی کار کنی ازش استفاده نکنی، دیگر کی میخواهی انجامش بدی؟
به راستی که حیف است روز ها و استعداد های جوانی در مسیر بی مسیری هدر رود. طبق گفته ی امام علی (ع) :«فرصت ها چون ابرها می گذرند پس فرصت های نیک را غنیمت شمارید»
چه خوب می شود اگر دانشگاه رفتن را هم غنمیت بشماریم و فرصت دوست داشتن و تلاش برای تحصیل را از خودمان دریغ نکنیم. آن زمان شاید دیگر برای سنجش ارزشمندی مان معیار هایمان را فراتر از گذشته بنا کنیم.
نویسنده: فرزانه اکرمی