گروه آموزشی ایمنی کودکان

به نام کسی که تو رو آفرید                      سرآغاز عشق است و نور و امید
نوگلای عزیزم سلام: سلام به روی ماهتون       به گرمی نگاهتون          به قلب صاف و پاکتون
حالتون خوبه؟
واقفی هستم مربی آتش نشانی، می خواییم درباره ی آتش نشانی باهم صحبت کنیم.
می خوام یه داستان براتون بگم پس خوب گوش کنید. داستان ما درباره یه پسر شیطون و بازیگوش
این پسر شیطون که اسمش امیده یه روز تو خونه تنها می مونه آخه مادرش رفته بود بیرون خرید.
امید کوچولو شروع می کنه به بازی کردن با اسباب بازی هاش ولی یه مدت که میگذره از بازی کردن خسته میشه و میبینه که گرسنش شده با خودش میگه حتمن مامان هم گرسنشه… برم میوه پوست بکنم مامان اومد باهم بخوریم .میره سر یخچال میوه رو برمیداره میزاره توی ظرف بعد چاقو رو از کشو که می خواد برداره چاقو میگه     یه بچه با چاقوی تیز    می دو رو زمین لیز
کارش درسته بچه ها ؟  چرا؟
خییر..کارش درست نیست چون چاقو برای بچه ها خطر داره

امید کوچولوی قصه ما دست به چاقو نمیزنه و میاد و شروع میکنه بازی با اسباب بازی هاش چند لحظه که بازی میکنه می گه بزار برم برای مامان چایی دم کنم که مامان اومد بخوره و خستگیش در بره میگه
دویدم و دویدم                    به کبریتی رسیدم            کبریت و خسته کردم                هی باز و بسته کردم
کبریت به من اخم کرد          دست منو زخم کرد          ی مار شد و نیشم زد               با نیشش آتیشم زد
یهو دستش میسوزه و کبریت می افته رو فرش آشپزخونه … امید قصه ما یادش میاد که مامانش بهش گفته بود این جور مواقع چیکار کنه…
بچه ها باید چیکار کنه؟
باید زنگ بزنه به آتش نشانی .. میره گوشی رو برمیداره….حالا باید شماره آتش نشانی یادش بیاد…

بچه ها شما کمکش می کنین.
آهای آهای بچه ها   بیاین باهم حفظ کنیم واسه روز مبادا
من عدد یک هستم    کنار دو نشستم      باهم میریم پیش پنج      تا که بشیم  ۱۲۵      شماره کی هستم؟     آتش نشانی هستم
حفظ کردن این عدد مثل یه دونه گنجه       حالا با من تکرار کن        ۱    ۲      ۵
امید کوچولو  ۱۲۵ رو میگیره

الو:آتش نشانی تهران بفرمایید
امید:خونه آتیش گرفته
آتش نشان: نگران نباش عزیزم آدرس خونتون رو بگو….
بچه ها شما بلدین باید چی بگه چه جوری آدرس بده؟
اوه صدای آژیر ماشین آتش نشانی رو می شنوین
وقتی می گیره آتیش                تو شهر ما مکانی                سریع میاد یه ماشین          که هست آتش نشانی
ماشین آتش نشانی                  وقتی آژیر می کشه             کنار برید زود زود                باید زودتر رد بشه
خاموش کنه آتیش رو               خیلی فوری خیلی زود          این آتیش خطرناک          هم شعله داره هم دود
بچه های گلم وقتی صدای آژیر ماشین آتش نشانی رو شنیدیم و تو ماشین بابا و مامان هستیم باید چیکار کنیم؟
باید از بزرگترها خواهش کنیم و ازشون بخواهیم که ماشین رو کنار بزنن و سمت راست حرکت کنند تا راه برای ماشین آتش نشانی باز بشه و اونها بتونن زود زود به محل حادثه برسن تا نفراتی که گرفتار شدند رو نجات بدهند.
آتش نشان مهربون تا میرسه شروع می کنه به خاموش کردن آتیش و آقا امید قصه ما رو نجات میده و میگه
من یه آتش نشانم     وقت نبرد با آتیش خودم یه قهرمانم        کارم رو دوست دارم          من ناجی انسانم
بی احتیاطی نکن        با آتیش بازی نکن                  تا در امان بمونی               خودت رو نسوزونی
حادثه های ناجور همیشه در کمینه                                   نجات جان انسان کارم همش همینه
امید کوچولوی قصه ما به آتش نشان مهربون قول میده که دیگه کار خطرناک انجام نده…
پس بچه های گلم امروز یاد گرفتیم که بعضی وسیله ها تو خونه هستن که خطرناکن نباید بهشون دست بزنیم و اینکه یاد گرفتیم تو مواقعی که حادثه ای برای ما می افته شماره ۱۲۵ آتش نشانی رو میگیریم ، آدرس دقیق جایی که حادثه اتفاق افتاده رو بهشون میگیم تا زودتر و راحت تر به محل حادثه برسن.
با امید اینکه هیچ وقت هیچ حادثه بدی برای شما و خانوادتون نیفته.
آرمان ایمنی آرزوی بهترینها رو برای تک تک شما عزیزان و بچه های گل داره..
@arman-imenii
خروج از نسخه موبایل