عنوان دوره آموزشی: مبانی بهبود کیفیت
وبینار آموزشی با حضور
مدرس: دکتر علی محمد آدابی:
- مدیر اسبق بیمارستان شهید صدوقی یزد
- معاون سابق تحقیقات و فناوری پردیس بین الملل
- رئیس اسبق کل نظام پرستاری کشور
- مدیرعامل موسسه فرهنگی هنری تَترا
- مدرس دوره های مدیریت و بهبود کیفیت، کسب و کار و مهارتهای زندگی
حضور: رایگان
هزینه دریافت گواهی نامه معتبر برای دانشجویان شرکت کننده (با تخفیف): 50 هزار تومان
هزینه دریافت گواهی نامه معتبر برای سایر شرکت کنندگان در دوره آموزشی: 100 هزار تومان
گواهی پایان دوره: گواهی پایان دوره از طرف شرکت آتی سلامت محیط و کار پویا اعطا می شود. این شرکت دارای دارای مجوز آموزشی از مرکز تحقیقات وزارت کار و سازمان فنی و حرفه ای کشور می باشد.
دوره آفلاین: اگر امکان شرکت در دوره آنلاین مبانی بهبود کیفیت را نداشته اید، جهت شرکت در دوره آفلاین و دریافت راهنمایی بیشتر با شماره 09190422780 تماس بگیرید تا تیم باما HSE به شما کمک کنند.
فایل محتوای وبینار مبانی بهبود کیفیت
سرفصل ها:
- سیر تکوین مکاتب بهبود مدیریت
- مدل دمینگ
- مدل بالدریج
- مدل EFQM
- مدل تاگوچی
- جایزه ملی کیفیت ایران IQA
با عنایت به وبینار فوق، مطلب زیر می تواند برای شما مفید باشد.
مبانی بهبود کیفیت، افزایش عملکرد و کارایی
در چشم انداز کسب و کار رقابتی امروز، سازمان ها تلاش می کنند تا محصولات و خدمات با بالاترین کیفیت را ارائه دهند تا مزیت رقابتی کسب کنند. تکنیکهای بهبود کیفیت نقشی اساسی در حصول اطمینان از برآورده کردن انتظارات مشتریان، افزایش عملکرد و افزایش کارایی دارند. هدف این مطلب ارائه یک نمای کلی از اصول اولیه بهبود کیفیت، برجسته کردن مفاهیم و استراتژیهای کلیدی است که میتواند به سازمانها در دستیابی به اهدافشان کمک کند.
بهبود کیفیت یک رویکرد سیستماتیک است که بر شناسایی و حذف ناکارآمدی ها، نقص ها و تغییرات در فرآیندها، محصولات و خدمات تمرکز دارد. این شامل تجزیه و تحلیل داده ها، اجرای تغییرات، و نظارت مستمر بر نتایج برای اطمینان از بهبود مداوم است. با اتخاذ اصول بهبود کیفیت، سازمانها میتوانند رضایت مشتری را افزایش دهند، هزینهها را کاهش دهند، بهرهوری را افزایش دهند و شهرت عالی کسب کنند.
مفاهیم کلیدی در بهبود کیفیت
- چرخه Plan-Do-Study-Act) PDSA ):چرخه PDSA یک مفهوم اساسی در بهبود کیفیت است. این شامل برنامه ریزی یک تغییر، اجرای آن در مقیاس کوچک، مطالعه نتایج، و اقدام بر اساس یافته ها برای اصلاح تغییر است. این فرآیند تکراری به سازمان ها اجازه می دهد تا پیشرفت ها را قبل از اجرای آنها در مقیاس بزرگتر آزمایش و تطبیق دهند.
- نقشه برداری فرآیند: نگاشت فرآیند یک نمایش تصویری از یک گردش کار یا فرآیند است. این به شناسایی تنگناها، افزونگیها و زمینههای بهبود کمک میکند. با ترسیم فرآیندها، سازمان ها می توانند درک بهتری از نحوه انجام وظایف به دست آورند، حوزه های ناکارآمدی را شناسایی کنند و عملیات را ساده کنند.
- تحلیل علت ریشه ای (RCA): یک تکنیک حل مسئله است که برای شناسایی علل زمینه ای مسائل یا نقص ها استفاده می شود. این شامل پرسیدن "چرا" چندین بار برای کشف علت(های) اصلی یک مشکل است. با پرداختن به علت(های) ریشه ای، سازمان ها می توانند از بروز مشکلات مکرر جلوگیری کرده و راه حل های موثر را پیاده سازی کنند
استراتژی های بهبود کیفیت:
- مدیریت کیفیت جامع (TQM) :یک رویکرد سازمانی است که بر بهبود مستمر و رضایت مشتری تاکید دارد. این شامل ایجاد فرهنگ کیفیت، توانمندسازی کارکنان برای به دست گرفتن مالکیت کارشان و اجرای اقدامات کنترل کیفیت قوی است. TQM سازمان ها را تشویق می کند تا همه ذینفعان را در فرآیند بهبود کیفیت مشارکت دهند.
- شش سیگما: تکنیک شش سیگما اصول تولید ناب (حذف ضایعات) را با روش های شش سیگما (کاهش عیوب) ترکیب می کند. هدف این رویکرد بهبود کارایی، به حداقل رساندن تنوع و افزایش ارزش مشتری است. ابزارهای تکنیک شش سیگما مانند نقشهبرداری، جریان ارزش، تعریف، اندازهگیری، تجزیه و تحلیل، بهبود، کنترل و طرز فکر کایزن میتوانند برای پیشبرد طرحهای بهبود کیفیت استفاده شوند.
- کنترل فرآیند آماری :(SPC) شامل نظارت و کنترل فرآیندها با استفاده از تکنیک های آماری است. این به سازمان ها کمک می کند تا تغییرات در فرآیندها را شناسایی کنند و قبل از بروز نقص اقدامات اصلاحی انجام دهند. ابزارهای SPC مانند نمودارهای کنترلی، هیستوگرام ها و نمودارهای پارتو، سازمان ها را قادر می سازد تا داده ها را تجزیه و تحلیل کنند و تصمیمات مبتنی بر داده را برای بهبود کیفیت اتخاذ کنند.
مدل Baldrige چارچوبی برای تعالی
در چشم انداز تجاری رقابتی امروز، سازمان ها تلاش می کنند تا در عملیات، محصولات و خدمات خود به برتری دست یابند. اما عالی بودن به چه معناست؟ چگونه سازمان ها می توانند عملکرد خود را بسنجند و زمینه های بهبود را شناسایی کنند؟ اینجاست که مدل Baldrige وارد عمل می شود.
مدل Baldrige که به عنوان چارچوب تعالی بالدریج نیز شناخته میشود، چارچوبی جامع است که به سازمانها کمک میکند عملکرد خود را ارزیابی کرده و زمینههای بهبود را شناسایی کنند. این مدل به نام مالکوم بالدریج جونیور، وزیر بازرگانی سابق آمریکا، در سال 1987 برای ارتقای تعالی در جامعه تجاری آمریکا تأسیس شد.
مدل بالدریج بر اساس مجموعهای از معیارها است که هفت حوزه کلیدی را پوشش میدهد: رهبری، استراتژی، مشتریان، اندازهگیری، تحلیل و مدیریت دانش، نیروی کار، عملیات و نتایج. این معیارها دیدی کل نگر از عملکرد سازمانی ارائه می دهند و به سازمان ها کمک می کنند تا نقاط قوت و فرصت های بهبود را شناسایی کنند.
بیایید نگاهی دقیق تر به هر یک از این معیارها بیندازیم:
- رهبری: رهبری موثر برای موفقیت سازمانی بسیار مهم است. مدل بالدریج بر اهمیت رهبری رویایی، رفتار اخلاقی و تعهد قوی به تعالی تاکید دارد.
- استراتژی: سازمان ها برای دستیابی به اهداف خود به یک استراتژی روشن و مشخص نیاز دارند. مدل بالدریج سازمان ها را تشویق می کند تا اهداف استراتژیک را توسعه دهند، منابع را همسو کنند و به طور مداوم فرآیندهای برنامه ریزی استراتژیک خود را بهبود بخشند.
- مشتریان: جلب رضایت مشتریان برای موفقیت بلندمدت ضروری است. مدل بالدریج بر اهمیت درک نیازها و انتظارات مشتری، ایجاد روابط قوی با مشتری و ارائه ارزش برتر تاکید دارد.
- اندازهگیری: تجزیه و تحلیل و مدیریت دانش: سازمانها باید عملکرد خود را اندازهگیری کنند، دادهها را تجزیه و تحلیل کنند و از دانش بهطور مؤثر برای پیشبرد بهبود استفاده کنند. مدل بالدریج استفاده از تصمیم گیری مبتنی بر داده و یادگیری مستمر را ترویج می کند.
- نیروی کار: کارکنان متعهد و ماهر یک دارایی کلیدی برای هر سازمان هستند. مدل بالدریج بر ایجاد یک محیط کاری حمایتی، توسعه مهارتها و قابلیتهای کارکنان، و شناسایی و پاداش دادن به عملکرد تمرکز دارد.
- عملیات: عملیات کارآمد و موثر برای ارائه محصولات و خدمات با کیفیت بالا ضروری است. مدل بالدریج سازمان ها را تشویق می کند تا بر مدیریت فرآیند، مدیریت زنجیره تامین و نوآوری تمرکز کنند.
- نتایج: در نهایت سازمانها باید به نتایج دست یابند. مدل بالدریج بر اهمیت ردیابی عملکرد در برابر اهداف و مقاصد کلیدی و استفاده از نتایج برای ایجاد بهبود مستمر تاکید دارد.
با استفاده از مدل بالدریج، سازمان ها می توانند عملکرد خود را در هر یک از این زمینه ها ارزیابی کرده و فرصت های بهبود را شناسایی کنند. این مدل رویکردی ساختاریافته برای تعالی ارائه میکند و به سازمانها کمک میکند تا تلاشهای خود را هماهنگ کنند و بر آنچه که مهمتر است تمرکز کنند. اما مدل بالدریج فقط در مورد ارزیابی نیست. همچنین در مورد یادگیری و به اشتراک گذاری بهترین شیوه ها است. سازمانهایی که از این مدل استفاده میکنند میتوانند در برنامه تعالی عملکرد Baldrige شرکت کنند، که سازمانهایی را که به نتایج برجسته دست یافتهاند، شناسایی میکند.
مدل تاگوچی بهینه سازی کیفیت در مهندسی
در زمینه مهندسی، اطمینان از کیفیت بالا از اهمیت بالایی برخوردار است. مهندسان خواه طراحی یک محصول جدید، بهبود فرآیند موجود یا عیبیابی مشکلات باشد، تلاش میکنند تا کیفیت را بهینه کرده و آثار تغییرات را به حداقل برسانند. یکی از رویکردهای موثر که محبوبیت قابل توجهی به دست آورده است، مدل تاگوچی است. این مدل که توسط Genichi Taguchi، مهندس ژاپنی توسعه یافته است، روشی سیستماتیک برای دستیابی به محصولات و فرآیندهای قوی و قابل اعتماد ارائه می دهد.
مدل تاگوچی بر این اصل استوار است که کیفیت را می توان با کاهش حساسیت محصول یا فرآیند به تغییرات بهبود بخشید. این بر روی شناسایی و به حداقل رساندن اثرات عوامل قابل کنترل، معروف به پارامترهای طراحی، و عوامل غیرقابل کنترل، به عنوان عوامل نویز، تمرکز دارد. با انجام این کار، هدف مدل دستیابی به استحکام است، جایی که عملکرد یک محصول یا فرآیند حتی در حضور تغییرات پایدار باقی میماند.
مفاهیم کلیدی مدل تاگوچی
- آرایه های متعامد: یکی از عناصر کلیدی مدل تاگوچی، استفاده از آرایه های متعامد است. این آرایهها با انتخاب زیرمجموعهای از تمام ترکیبهای ممکن از پارامترهای طراحی به طراحی کارآمد آزمایشها کمک میکنند. با انتخاب دقیق این ترکیب ها، مهندسان می توانند تاثیر هر پارامتر را بر عملکرد کلی به طور موثر ارزیابی کنند.
- نسبت سیگنال به نویز:(SNR) مدل تاگوچی از SNR به عنوان معیار عملکرد استفاده می کند. SNR نشان دهنده نسبت مقدار متوسط سیگنال (خروجی مطلوب) به انحراف استاندارد ناشی از عوامل نویز است. با به حداکثر رساندن SNR، مهندسان می توانند عملکرد را بهینه کرده و اثرات تغییرات را به حداقل برسانند.
- تابع ضرر: مفهوم مهم دیگر در مدل تاگوچی تابع ضرر است. هزینه یا ضرر مربوط به انحراف از ارزش هدف را کمیت می کند. با در نظر گرفتن این تابع تلفات، مهندسان می توانند تصمیمات آگاهانه ای در مورد تنظیمات پارامترهای طراحی بگیرند که تلفات کلی را به حداقل می رساند.
مدل EFQM مروری بر چارچوب اروپایی برای مدیریت کیفیت
چارچوب اروپایی برای مدیریت کیفیت، که معمولا به عنوان مدل EFQM شناخته می شود، یک چارچوب مدیریتی است که به سازمان ها کمک می کند تا در عملیات و عملکرد خود به برتری دست یابند. این مدل بر اساس مجموعهای از معیارها است که تمام جنبههای عملکرد سازمانی، از جمله رهبری، استراتژی، مدیریت افراد، مشارکتها و منابع، فرآیندها، محصولات و خدمات و نتایج مشتری را پوشش میدهد.
مدل EFQM توسط بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت (EFQM) که یک سازمان غیرانتفاعی است که در سال 1988 توسط 14 شرکت پیشرو اروپایی با حمایت کمیسیون اروپا تأسیس شد، ایجاد شد. مدل EFQM از آن زمان به یک چارچوب شناخته شده و قابل احترام برای مدیریت کیفیت تبدیل شده است، به طوری که بیش از 30000 سازمان در اروپا و فراتر از آن از آن برای هدایت طرح های بهبود عملکرد خود استفاده می کنند.
مدل EFQM مبتنی بر اصل بهبود مستمر است، به این معنی که سازمان ها باید همیشه برای بهبود عملکرد خود تلاش کنند تا نیازها و انتظارات در حال تغییر ذینفعان خود را برآورده سازند. این مدل یک رویکرد ساختاریافته برای بهبود عملکرد، با مجموعهای از معیارها ارائه میکند که به سازمانها کمک میکند عملکرد فعلی خود را ارزیابی کنند، زمینههای بهبود را شناسایی کنند، و برنامههای عملیاتی را برای دستیابی به اهداف خود توسعه دهند.
مدل EFQM از دو جزء اصلی تشکیل شده است: معیارها و منطق رادار. معیارها مجموعه ای از 9 دسته هستند که تمام جنبه های عملکرد سازمانی را پوشش می دهند، همانطور که قبلا ذکر شد. هر دسته بیشتر به مجموعهای از معیارهای فرعی تقسیم میشوند که راهنماییهای دقیقتری در مورد آنچه سازمانها برای دستیابی به برتری در آن حوزه باید انجام دهند، ارائه میدهد.
منطق رادار یک فرآیند چهار مرحله ای است که سازمان ها می توانند برای پیاده سازی مدل EFQM از آن استفاده کنند:
- نتایج: سازمان ها برای درک عملکرد فعلی خود و شناسایی زمینه های بهبود باید نتایج خود را اندازه گیری و تجزیه و تحلیل کنند.
- رویکرد: سازمان ها باید رویکردی را توسعه دهند که آنها را قادر سازد به اهداف خود دست یابند و عملکرد خود را بهبود بخشند. این شامل توسعه استراتژی ها، فرآیندها و سیستم هایی است که با اهداف سازمان همسو هستند.
- استقرار: سازمان ها باید رویکرد خود را در سراسر سازمان مستقر کنند و اطمینان حاصل کنند که همه نقش خود را در دستیابی به اهداف سازمان درک می کنند.
- ارزیابی: سازمان ها باید عملکرد خود را به طور مستمر ارزیابی کنند و از معیارهایی برای شناسایی زمینه های بهبود و توسعه برنامه های اقدام برای رسیدگی به آنها استفاده کنند.
مدل EFQM توسط طیف گستردهای از سازمانها، از کسبوکارهای کوچک گرفته تا شرکتهای بزرگ چند ملیتی، در صنایع مختلف استفاده شده است. این مدل به ویژه در اروپا محبوب بوده است، جایی که بسیاری از سازمانهای بخش دولتی و همچنین شرکتهای بخش خصوصی از آن استفاده کردهاند.
یکی از مزایای کلیدی مدل EFQM این است که یک زبان و چارچوب مشترک برای بهبود عملکرد فراهم می کند. این امر باعث می شود تا سازمان ها بتوانند اهداف و اهداف خود را به اشتراک بگذارند و تلاش های خود را در جهت دستیابی به آنها هماهنگ کنند. این مدل همچنین یک رویکرد ساختاریافته برای بهبود ارائه میکند که به سازمانها کمک میکند تا تلاشهای خود را اولویتبندی کنند و بر حوزههایی تمرکز کنند که بیشترین تأثیر را بر عملکرد آنها خواهد داشت.
علاوه بر این مزایا، مدل EFQM همچنین طیف وسیعی از ابزارها و منابع را برای حمایت از سازمانها در تلاشهای بهبود عملکردشان فراهم میکند. اینها شامل ابزارهای خودارزیابی، دورههای آموزشی، دادههای محک و بهترین راهنماها میشود.
"شرکت فناور آتی سلامت محیط کار و پویا، دارای مجوز برگزاری دوره های آموزشی از مرکز تحقیقات و تعلیمات حفاظت فنی و بهداشت کار، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و سازمان فنی و حرفه ای کشور،مجوز کانون تبلیغات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مجوز فناوری تحت حمایت پارک علم و فناوری یزد می باشد."